سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/6/5
5:55 عصر

شهید منوچهر مدق

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت های شخصی، شهید منوچهر مدق

بسم الله

زندگی شهید منوچهر مدق را هم خوانده ام هم از زبان همسرش شنیده ام. فکر کنم پارسال بود از سیما پخش شد. زیبا زندگی کرد و زیبا رفت. خب شهادت خوب است. شیرین است. اما چگونه شهید شدن هم شرط است. همان اول مثلا یک تیر خلاص بر مغز و تمام. یا سال های سال زجر بکشی و بعد تمام. زجر ها.! یعنی تا حد مرگ بروی و برگردی. خیلی سخت است. وحشتناک است. اما در همان وحشت آنچه درک می کنی و بر تو می افزاید حس کردن عظمت خداست. نزدیکی با خداست. هر دفعه اش که تا مرگ می روی با تمام سختی و فجیع بودنش وقتی به حال عادی برگشتی آنچه دیده ای و می بینی فقط خداست. عظمتش، مهربانیش، قدرتش، حضورش. او هم سال ها تا دم مرگ می رفت و بر می گشت. نه بهتر است بگویم خدا تا دم مرگ می برد و برش می گرداند. تا آخر هم شب رفتن وشهادت از راه رسید و برای همیشه او را پیش خودش بُرد. زندگی زیبایش را دوست دارم و شهادتش را نیز.