سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/16
8:13 عصر

دو رکعت نماز عشق، قُربَةً اِلَی الله

بدست قصر شیرین در دسته دو رکعت نماز عشق قربة الی الله، دست نوشت های ادبی

به اسم الله
روسری سفیدم را به سرم سفت می کنم و چادر سفید نمازم را سر میکنم. بازوهایم را به بدنم می چسبانم و انگشت ها را تا کنار گوش بالا می آورم. (اَلله اَکبَر). صدای تپش تپش ِ قلبم را نه تنها با گوش بلکه با تمام وجودم احساس می کنم. گرمم شده یا هوا گرم است. حضورش را حس می کنم و زبانم از عظمتش بند می آید( وَ نَحنُ اَقرَبُ اِلَیهَ مِن حَبلِ الوَرید ). چشمم را به مُهر می دوزم( بسم الله الرحمن الرحیم.الحمدلله رب العالمین...) . تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم. اینجای نماز که می رسم قلبم صاف ِ صاف، روشن ِ روشن می شود. تنـــها تو. به رکوع می روم. احساس خوبی دارم. انگار که از تمام جهان آزادم. فقط من هستم و او. مهربانم را می گویم (و هو ارحم الراحمیــن). با همه جسم و روحم به رکوع می روم. ای منزهی که رکوع فقط برای توست. پیشانی ام که به مُهر می رسد انگار تمام دو عالم را در دستانم می گذارند. لبخندی حاکی از رضایت و آرامش بر لبانم نقش می بندد. چند لحظه ای نفسم در سینه حبس می شود.هنوز از اینکه به سجده افتاده ام در مقابلش، بهت زده ام. انگشتان دستم را به هم می فشارم و کف دو دستم را به زمین می چسبانم. چه لذتی دارد. پیشانی ام به خاک است برای تو. بدنم را جمع کرده ام و با بهترین حالتی که وجود دارد برای رساندن مفهوم عشق به تو، در مقابلت به خاک افتاده ام(سبحان، سبحان، سبحان ربی الاعلی و بحمده). به سختی نفس می کشم. وای که سجــده چه لذتی دارد. سر از مهر بر می دارم. مؤدّب نشسته ام(الله اکبر) و باز هم منزهی تو ای بلند مرتبه و می پرستمت. می رسم به سجده آخر( الهی و ربی من لی غیرک). یکتایی و شریکی نداری. فقط و تنــها تو (لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین). درود بر پیغمبرت(رحمة للعالمین) و خاندان مطهرش. همیشه در آخر کار، خداحافظی است. همان که من اصلا دوستش ندارم و ترجیح می دهم بدون خداحافظی از آن که باید، جدا شوم. اما اینجا در آخر هم، سلام است و سلام. (السلام علینــــا و علی عبادالله الصالحیــــــــن). قلبم آنچنان می زند که احساس می کنم چیزی گلویم را می فشارد و دلم آنچنان می لرزد که هر لحظه می خواهم به سوی تو پَر بکشم( فی مقعد صدق عند ملیک المقتدر). سلام بر ما و علی عباد الله الصالحین. من و عباد صالحت برای چند لحظه ای هم که شده همنشین می شویم. با (سلام لک من اصحاب الیمین) یا شاید هم با ( السابقون السابقون. اولئک المقربون). در پوست خود نمی گنجم. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته).