• وبلاگ : قصر شيــرين
  • يادداشت : شهادت، مزد جهاد
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    او که جز من کسي را ندارد...

    خدا به بنده گفت : بنده من يازده رکعت نماز شب بخوان .

    بنده به خدا مي گه :خدايا آخه من ...خسته ام نمي تونم .

    خدا :عيبي ندارد. دو رکعت نماز «شفع» و يک رکعت نماز «وتر» بخوان .

    بنده : خدايا حال ندارم. برايم مشکله نيمه شب بيدارشم .

    خدا :بنده من قبل از خواب اين سه رکعت رو بخوان .

    بنده : خدايا سه رکعت زياده.

    خدا: بنده من فقط يک رکعت نماز «وتر» بخوان.

    بنده: خدايا امروز خيلي خسته ام راه ديگه اي نداره ؟

    خدا: بنده من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان فقط بگو: يا الله

    بنده: خدايا من توي رختخوابم.اگر بلند شم خواب از سرم مي پره.

    خدا: بنده من همان جا که دراز کشيده اي بگو يا الله

    بنده: خدايا هوا سرده من نمي تونم دستام رو از زير پتو بيرون بيارم سردم ميشه.

    خدا: پس توي دلت بگو يا الله .ما نماز شب برات حساب مي کنيم .

    *بنده اعتنا نمي کنه ومي خوابه .

    خدا به ملائکه مي گه: ملائکه من ببينيد من چقدر ساده گرفتم اما او خوابيد...چيزي به اذان صبح

    نمانده . بنده من رو بيدار کنيد .دلم برايش تنگ شده امشب با من حرف نزده .

    ملائکه به خدا مي گن: خداوندا او رو بيدار کرديم .اما او باز خوابيد .

    خدا به ملائکه مي گه: ملائکه من در گوشش بگيد خداوند منتظر توست .شايد بيدار شود.

    ملائکه: پروردگارا بازهم بيدار نمي شه.

    * اذان صبح را مي گويند

    اين بار خدا خودش به بنده مي گه: بنده ي من هنگام اذان هم بيدار نشدي. نزديک طلوع خورشيداست . بيدار شو وبا من حرف بزن .نگذار نماز صبحت قضا شود .

    *خورشيد از مشرق طلوع کرد

    ملائکه به خدا مي گن :خداوندا نمي‌خواهي با او قهر مي کني ؟

    خداوند به ملائکه مي گه: او که جز من کسي را ندارد .شايد توبه کند ....

    ببين خدا چقدر به ما مشتاقه ما با اينکه به او محتاجيم .....