سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/6/17
8:8 صبح

اصطکاک سیاسی در شهر شیراز

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت های سیاسی، آیت الله حائری شیرازی، سید علی محمد دستغیب، سید محمد انجوی نژاد، درگیری ها در شیراز، سپاه استان فارس

بسم الله

پس از شهادت سید عبدالحسین دستغیب امام جمعه موقت شهر شیراز، که توسط امام خمینی رحمة الله علیه منصوب شده بودند؛حضرت امام خمینی (ره) آیت الله حائری شیرازی را به امامت جمعه منصوب نمودند. از همان زمان سید علی محمد دستغیب، خواهرزاده شهیدِ محراب سید عبدالحسین دستغیب و پیروان و حامیانش مدعی این شده بودند که ایشان باید به امامت جمعه شهر شیراز منصوب می شد. آن سالهای جبهه و جنگ بود. همان سال ها بسیاری از رزمندگان و بسیجیان داوطلب شهر شیراز برای رفتن به جبهه از مسجد فتح که اکنون مسجد قبا نام دارد راهی جبهه می شدند. همان مسجد آتشی های معروف که این روزها محل تفرقه بین برادران مؤمن شیرازی شده است.  از همان اوایل که آیت الله حائری شیرازی امام جمعه شده بود بین هواداران سید علی محمد دستغیب باب کرده بودند که نماز جمعه را به امامت آیت الله حائری بخوانید ولی دوباره نماز ظهر و عصرتان را هم فرادا بخوانید.! شیطنت اطرافیان سید علی محمد باعث شد که بین دو عالِم تفرقه افتاد و به حسب آن سالهای سال بین مردم مؤمن شیراز تفرقه افتاده است. مثلا در مدارس و دانشگاه ها اینگونه باب است که دو حزب سیاسی دارند، حائری ها و دستغیبی ها.! پس از رحلت امام خمینی (ره) از طرف مقام معظم رهبری امام خامنه ای هم مجددا آیت الله حائری حکم امامت موقت جمعه را دریافت کردند.

در فروردین سال 1371 در شهر شیراز جانبازان در اعتراض به برخی بی توجهی های بنیاد جانبازانِ شیراز اعتراض می کنند که اراذل و اوباش و منافقین شهر، از این تجمع و اعتراض سوء استفاده می کنند و قسمت هایی از شهر را به آشوب و آتش می کشند. سپاه شیراز پس از ختم قائله تدبیر می کند و فردای آن روز مردم حزب الله و شهید پرور شیراز را برای شرکت در راهپیمایی فرا می خواند. آن روز بسیاری از مردم مؤمن شهر در راهپیمایی شرکت می کنند و همچنین بسیاری از مقامات لشکری و کشوری از جمله آیت الله حائری شیرازی و آیت الله سید علی محمد دستغیب. همان روز در بین جمعیت فرمانده سپاه وقت، بین آقایان حائری و دستغیب واسطه می شود و آن دو را آشتی می دهد تا بلکه تفرقه بین مردم هم از بین برود. مهر ماه همان سال (1371) فرمانده سپاه وقت از شیراز به شهر دیگری منتقل می شود که البته بسیاری این انتقال را با قضیه میانجیگری و آشتی مرتبط می دانند. معلوم نیست چه دستهایی در کار است که می خواهند این تفرقه بین مردم باقی بماند و چه افرادی پشت این قضیه هستند و از آن نفع می بند. دوباره همه چیز به همان حالت قبل بر می گردد و اختلاف میان آقایان بالاتر می گیرد و تفرقه بین مردم شهر بیشتر می شود.

تا سال 1388 بعد از جریان فتنه و اتفاقاتی که افتاد و زیر سایه این جریان، برخی از ‍آقایان وجهه اصلی خود را رو کردند. توهین علنی به ولایت، خارج شدن از کشتی انقلاب و نظام. مگر امام خمینی (ره) نفرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد؟ اگر این آقایان امام خمینی را قبول دارند، نظام ولایی را قبول دارند، ولایت فقیه که در خط طولی ولایت معصوم است و ولایت معصوم در خط طولی همان ولایت خداست را قبول دارند پس این همه توهین و بی قیدی و کینه ورزیدن برای چیست؟ جز اینکه اینها از اخلاق رذیله ای همچون حسد یا جهل سر می گیرد که سال هاست در انسان ریشه دوانده و برای سرکوب آن کاری نکرده ایم؟

بعد از جریان فتنه 88 برخی خود را خوب نشان دادند و سکوت و حرف های در گلو مانده شان را فریاد کردند. باشد مهم نیست. اما چیزی که مهم است بصیرت ما و طرز برخورد ما با این افراد و جریان هاست. همیشه تفرقه بین انقلابی ها و ضد انقلاب ها بوده است. همیشه اختلاف و درگیری بین مذهبی ها و غیر مذهبی ها بوده است. اما جای تاسف دارد که اکنون در مسجد قبای شیراز اختلاف و درگیری بین نیروهای مؤمن و انقلابی است. بین جبهه رفته هاست. این همان آروزی طولانی و همیشگی دشمن انقلاب است. همان اتفاقی است که در دل دشمن از خوشحالی و ذوق قند آب می کند. اختلاف بین به اصطلاح جناح راست و چپ ارزشی شیراز است. بدتر از آن اختلاف بین مرزمان جبهه رفته سپاهی است.

خطاب به برادران سپاه و بسیج شیراز

بسیاری از شما از مسجد فتح(قبا) عازم جبهه شده اید. طلبه آیت الله دستغیب بوده اید. از همان دوران نوجوانی و جوانی از بعد از شهادت سید عبدالحسین دستغیب آن مرد خدا، پای درس های اخلاق سید علی محمد نشسته اید. بسیاری از همرزمانتان که با هم از همین مسجد عازم جبهه شده بودید شهید شدند. ولی کمی فکر کنید به دستور کدام امام ولو از مسجد قبا به جبهه می رفتید؟ برای که و برای چه می جنگیدید؟ به دستور سید علی محمد؟ و برای مسجد قبا؟ یا به دستور ولی فقیه زمان امام خمینی و در راه خدا و برای اسلام و حفظ انقلاب اسلامی و کشور؟

والله حزب و حزب بازی و چپ و راست کردن در این ورطه کنونی و در این برهه زمانی به صلاح اسلام و انقلاب نیست. روی برادران خود چوب و چماق کشیدن و به جون همرزمان جبهه و جنگ افتادن صواب نیست. هر دیده بصیری و هر قلب آگاهی شهادت می دهد که این کار و این رفتار خطای محض است و فقط از جهل یا نفس اماره سر میگیرد. سید علی محمد دستغیب به همان ولایت فقیهی که امام خمینی فرمود پشتیبانش باشید توهین کرده است. چرا؟ معلوم نیست. وارد چرای آن نمیشوم که خودش می داند و خدا. اما شما که جبهه رفته اید شما که امام خمینی را قبول دارید شما که نظام ولایی اسلام را قبول دارید با دیدن این توهین ها چرا باز سر کج کرده اید و چشم روی هم گذاشته اید؟

از این هم بگذریم. آن برادران سپاه هم که مرتب در فکر بستن در مسجد قبا هستند حتی اگر فکر می کنید ایده درستی هم هست با این شرایط کنونی و این برادرکُشی ها صواب و درست این است که از این کار دست بردارید. آقای سید علی محمد بالفرض و اگر هم دشمنی با نظام داشته باشد بی خطر است و این همه درگیری و خبرسازی و دشمن شادکردن گناهش بیشتر از نبستن در مسجد قبا است.

تنها راه حل وضع کنونی شیراز

جلوگیری از هرگونه تفرقه و ایجاد درگیری در اولویت است حتی با بایکوت خبری و عملی آیت الله دستغیب. آتشی تر کردن اوضاع و ایجاد جرقه بین افراد مؤمنی که تفکر متفاوت دارند، گناه است. به ضرر اسلام است. به نفع آن دست های پشت پرده ای است که سال هاست از این تفرقه لذت و نفع می برند.

سپاه باید با مسجد قبا و سید علی محمد دستغیب به طور حفاظتی عمل کند نه عملیاتی. یعنی اصل اوضاع را در دست بگیرد با پرهیز از به وجود آمدن هر گونه درگیری و اصطکاک تا خدا نظری کند و حق از باطل تمیز داده شود. گاهی وقت ها تکلیف به حفاظتی عمل کردن و وضعیت را در حالت سکوت قرار دادن و بایکوت خبری کردن است. همیشه تکلیف به جنگ و خونریزی علنی رفتار کردن نیست. برای این حرف هم گواهمان همان صلح حسنی و قیام حسینی باشد.

حرف آخر

سپاه شیراز بداند که این مسائل فقط مختص شهر شیراز نبوده است بلکه در بسیاری از شهرها پیش آمده و سپاه و مردم با قضیه به طور حفاظتی و با هوشیاری کامل برخورد کرده اند. بین سپاهیان در شهر های دیگر حرف و حدیثِ این است که چرا شیرازی ها بی تدبیری می کنند و از روی بصیرت به تکلیفی که باید عمل نمی کنند. در آخر دعا میکنم قبل از بدتر شدن اوضاع و به آشوب کشیده شدن شهر شیراز خداوند به عده ای بصیرت و به عده ای دیگر توفیق صحیح و درست تصمیم گرفتن و عمل کردن بدهد.

والسلام

پی نوشت:
_جریان سیاسی دیگری حدودا بیش از ده سال است که در شیراز راه افتاده است. این جریان ولایتی، معتدل(غیر افراطی) و پیرو رهبر است. بیشتر جوانان شهر شیراز عضو آن می باشند و در جلسات هفتگی و دیگر برنامه های آن شرکت می کنند. کانون رهپویان وصال که موسس آن سید محمد انجوی نژاد است و اکنون جریان سیاسی فرهنگی فعال شیراز می باشد.
_از سال 1388 آیت الله ایمانی به امامت جمعه موقت شیراز منصوب شدند و آیت الله حائری ساکن قم شدند.


89/6/14
6:29 عصر

آزمون های استخدامی دولتی همه کشک!

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت های سیاسی، آزمون استخدامی معلمی، استخدام های دولتی، خاتمی چی ها در بدنه دولت

بسم الله

دهم خرداد ماه بود که امتحان آزمون استخدامی معلمان برگزار شد. قرار بود چهل هزار معلم استخدام شوند. اوایل مرداد ماه اسامی پذیرفته شدگان در آزمون اولیه اعلام شد و داوطلبان برای شرکت در مصاحبه دعوت شدند. بعد از انجام مصاحبه قرار شد تا آخر مرداد ماه جواب قبول شده ها و استخدامی ها را بزنند. از 11 شهریور تا 14 شهریور جواب به اصطلاح  آزمون زده شد و استخدامی ها تعیین شدند. فقط نمی دانم چرا داوطلبان جلوی مجلس تحصن کردند و به عدم قبولیشان اعتراض دارند. حتی در بعضی شهرستان ها چون ساری داوطلبان جلوی ساختمان آموزش و پرورش تجمع کردند و به این طرز انتخاب و استخدام اعتراض داشتند. دلیلشان چه بود؟ اینکه با چشم دیدند بند پِ چه قدرتی دارد.!

فقط سر زبان مردم می اندازند که سی درصد آزمون استخدامی به خانواده های ایثارگر و شاهد تعلق دارد. اما جالب اینکه همین خانواده های ایثارگر امروز در ساری و دیگر شهر ها تجمع کرده اند و معترضند که حتی مثل غیر ایثارگرها هم با ما برخورد نشد.! مردم معترضند که چطور و چگونه فردی که هنوز لیسانس هم نگرفته و سال سوم است استخدام رسمی می شود اما کسی که سال هاست تدریس می کند و از خانواده های ایثارگر است و شرایط قانونی را هم دارد  رد می شود.! اگر این امکان وجود داشت که درصد بگیریم سی درصد که هیچ سهم خانواده ایثارگر و شاهد در استخدام های دولتی شان سه درصد هم نخواهد بود.

چرا مردم را خسته می کنید و زحمت می دهید؟ این حق الناس نیست؟ خب اعلام نکنید . خودتان همان ها را که می دانید صدا کنید و رسمی کنید. چرا مردم را به درد سر رفت و آمد برای شرکت در آزمون های نمایشی تان می اندازید؟  چرا و به چه حقی از خانواده های ایثارگر و شاهد که توقعی هم ندارند و البته بار ها و بارها هم ثابت شده که حقی هم در این مملکت ندارند، مایه می گذارید و اسم آنها را سر زبان ها می اندازید؟

استخدام رسمی و معلمی به جهنم.. فدای سر ما و سهم  آنهایی بشود که نه اطلاعات مذهبی دارند و نه دین در زندگیشان جایگاه اساسی دارد. سهم همان مو مِش کرده ها و آرایش کرده ها و خاتمی چی ها و غیر ولایتی ها باشد. اما به این هم فکر کنید که فرزندان ایران زمین، ایرانی که خون آن همه شهید برایش رفت تا این مرزو بوم  اسلامی بماند دست چه کسانی و چه معلمهایی تربیت خواهند شد.

پی نوشت:
_مادر به مزاح می گوید شما انقلاب را می خواهید، انقلاب شما را نمی خواهد. اینقدر حرص و جوش نخورید.
_مشکل ما این است که می خواهیم برای انقلاب کاری کنیم اما متاسفانه در رده های پایین، کسانی وارد بدنه این نظام شده اند که تا آنجا که بتوانند جلوی ورود بچه های مؤمن و مذهبی را به جایگاه های دولتی می گیرند و برای این حرفم هم تا بخواهید سند دارم. 


89/5/27
4:26 عصر

سیاسی نویسی

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت هایس سیاسی، سیاسی نویسی

بسم الله

منظور امام خامنه ای از بصیرت داشتن چیست؟ حداقلِ قضیه این است که در مورد هر اتفاقی خوب فکر کنیم و قبل از انجام هر عمل تأمل کنیم. قبل از فکر و تأمل کردن هم باید اطلاعات سیاسی، مذهبی ، معرفتی خود را افزایش دهیم. اصلا سیاسی نویسی یعنی چه؟ آیا حتما باید  اسم کسی را لزوما در مطلب سیاسی آورد و در مورد فرد یا افرادی قلم زد و مطالب نوشت و نقدشان کرد و در غیر این صورت مطلب، سیاسی نیست؟ پاسخ این است : خیر... زیرا صحبت کردن در غیاب دیگران غیبت محسوب می شود و غیبت حرام است. اما غیبت شخص فاسق حلال است. پس مطلب سیاسی چیست؟ اصلا سیاسی نویسی یعنی چه؟ پاسخ این است: سیاسی نویسی ابعاد گسترده ای دارد که اصل آن باید همان تبلیغ دین ما اسلام باشد و لا غیر. یعنی تبلیغ هیچ حزب، گروه، شخص و طایفه ای نباشد؟ پاسخ این است: خیر، سیاسی نویسی یک مسلمان فقط در جهت ابعاد دینی او خلاصه و یا تفصیل می شود.

پس تقوای سیاسی که امام خامنه ای گفت یعنی چه؟ پاسخ این است: یعنی در سیاسی نویسیتان تقوا پیشه کنید و اسم هر مسلمانی را ولو خطاکار نیاورید و هر چه دلتان می خواهد به این و آن نبندید. مخاطب این صحبت امام خامنه ای با چه کسانی بود؟ پاسخ این است: با من و شمایی که خودمان را حزب اللهی می دانیم و الحق و والانصاف هم از جانمان مایه گذاشته و می گذاریم، اما به خودمان هم این حق را می دهیم که اسم هر کسی را بیاوریم و هر طور هم دوست داریم در موردش سخن بگوییم. باور کنید ایشان با ما بودند.

خب پس چه کنیم؟ اصلا ننویسیم؟ پاسخ این است: بنویسید. مینویسیم اما به حق و با دقت و احتیاط. اگر خواستی اسم کسی را بیاوری مواظب باش در حقش ظلم نکنی و تهمت هم نزنی همان که بوده را تحلیل اسلامی کن و نه تحلیل شخصی. خب من تحلیل شخصی یا اسلامی بودنش را از کجا پیدا کنم؟ پاسخ این است: اطلاعاتت را در مورد اسلام و احکام و تاریخش بیشتر کن. القصه: شد همان که فرمود رهبرمان: بصیرت بصیرت بصیرت... 

 


89/4/17
11:40 صبح

جام جهانی و شهادتی که از یاد ها رفت

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت های سیاسی، شهیده مروه الشربینی، دادگاه های ناصالح غرب

بسم الله

این روزها سالگرد شهادت مروه الشربینی است. پارسال او فرزند سه ساله اش را به پارک برده بود. مردی روسی تبار و تبعه آلمان، به خانم مروه توهین کرده بود و ناسزا گفته بود و  سعی کرده بود روسری اش را از سرش بردارد. آن مرد به مروه به دلیل مسلمان بودنش و حجابش، لقب تروریست را داده بود. خانم مروه 32 ساله که دکتر داروساز هم بود، از آن مرد به دادگاه آلمان شکایت کرده بود. در جلسه دادگاه آن مرد متهم، با خود چاقو آورده بود. او در جلوی چشم همسر و فرزند سه ساله مروه، او و جنین سه ماه اش را با هجده ضربه چاقو از پای درآورد. آنچه مورد سوال است این است که چطور ممکن است یک متهم جلوی چشم پلیس هجده ضربه چاقو بزند. جز اینکه این برنامه از قبل تعیین شده و هماهنگ شده بوده است. چرا که وقتی همسر شهیده الشربینی برای دفاع از او بر میخیزد توسط همان پلیسی که در مقابل آن مرد قاتل، هیچ عکس العملی نشان نداده بود و اجازه داده بود تا 18 بار با چاقو به پیکر یک زن باردار ضربه وارد شود، توسط همان پلیس ها مورد اصابت گلوله قرار می گیرد. بله! پلیس آلمان به همسر آن زن شلیک می کند تا تنها انسان حاضر در آن جلسه شیطانی هم از پای در بیاید تا آنها به هدف شوم خود یعنی کشتن آن زن مسلمان برسند. دلایل زیادی هم می توانند داشته باشند از جمله آنکه دیگر هیچ مسلمانی جرأت نکند در صورت مورد تعرض واقع شدن به دادگاه شکایت بکند. برای ایجاد کردن رعب و وحشت در دل مسلمانان و حتی زنان محجبه این هماهنگی را کرده اند. کسی به من نگوید که این برنامه هماهنگ شده نبوده است چرا که هیچ عقل سلیمی باور نخواهد کرد. اگر هماهنگ شده نبوده پس چطور به متهم اجازه داده شده 18 ضربه بزند و پلیس هیچ عکس العملی نشان نداده و چطور همان پلیس در همان لحظه به همسر مروه که برای نجات او بر میخیزد شلیک میکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این زنان همان ها هستند که بِاَیِ ذَنبٍ قُتِلَت در موردشان آمده است. این زنان محجبه که به خاطر ایمانشان به خدا و حجابشان از این دنیا رخت بر میبندند همان پیروان و دنباله روندگان راه شهیدانی چون آسیه و سمیه و فاطمه زهرا سلام الله علهیم اجمعین هستند. در ایران خودمان هم کم نیستند زنانی که به خاطر حجابشان مورد توهین و تمسخر و تعرض قرار می گیرند. اصلا زنان محجبه افتخارشان این است که مانند عزیزترین فرد اسلام حضرت پیغمبر صلی الله علیه برای به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام، مورد آزار و اذیت دشمنان خدا هستند.
پی نوشت:
در زمان برگزاری مسابقه فوتبال تیم های آلمان و اسپانیا، در اتاق ماندم. چرا که طاقت نداشتم ببینم که دقیقا در روزهای سالگرد شهادت مروه الشربینی که با رضایت دادگاهی آلمانی که به جای طرف حق گرفتن ، شاکی را چون مسلمان و محجبه بود به قتل رسانید، تیم آلمان به فینال مسابقات جهانی راه یابد. خدا را شکر می گویم که چنین هم نشد.


89/3/19
1:10 عصر

نگاهی کلی به وضعیت سیاسی کشور

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت های سیاسی، دعوت امام خامنه ای به وحدت، اقشار تاثیرگزار ایران 1389

به اسم الله
به نظر می رسد اقشاری که در حال حاضر در جو سیاسی کشور تاثیر گزارند، بدین شرح می باشند.1_رئیس جمهور و دولتی ها. 2_اصولگرایان که به 4 شاخه تقسیم شده اند اعم از: (اصولگرایان سنتی: حزب مؤتلفه مهدوی کنی، باهنرو ...)(اصولگرایان تحول خواه: حداد عادل، زاکانی،...)(اصولگرایان طرفدار دولت: فدایی،کوچک زاده، فروزنده،...)(اصولگرایان اصلاح طلب: قالیباف و ...).3_تشخیص مطلحتی ها به رهبری هاشمی رفسنجانی. 4_مجلسی های خبر ساز: (لاریجانی ، علی مطهری، باهنر و ...)5_صدا و سیما :ضرغامی و ..6_ عوامل و سران فتنه. 7_ نوه امام و دفتر حفظ و نشر آثار امام (ره).
به جز صدا و سیما و دولتی ها که سرشان به عمل به تکلیف گرم است، هر چند وقت یکبار یکی از دیگر قطب های سیاسی ایجاد مسئله و تشنج در کشور می کنند، در حالی که امام خامنه ای پس از آن فتنه کذایی همه سیاسیون و مردم را به تلاش برای ایجاد وحدت دعوت کرده اند، حتی در سخنان سه شنبه 18 خرداد هشتاد و نه شان. اینجاست که می گویند ولایتی بودن هم، درجه دارد و باید در عمل ولایتی بود و نه در ظاهر و کلام.
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           

<      1   2   3   4