سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/11/4
12:25 عصر

بحران سی سالگی

بدست قصر شیرین در دسته دست نوشت های اجتماعی، بحران سی سالگی

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا مرتضی آقاتهرانی در یکی از موعظه های اخیرشان می فرمودند: امام صادق علیه السلام فرمودند: چهار مساله را زیربنای زندگی و فعالیتم قرار دادم. دو موردش این بود که اول فهمیدم کار مرا کسی انجام نخواهد داد، پس خود مجاهده کردم و در پی انجام کارهایم تلاش کردم. دوم: فهمیدم کسی نمی تواند روزی مرا بخورد، پس مطمئن شدم. حاج آقا آقاتهرانی گفتند که کسی روزی کسی را نمی تواند بخورد. هر کس در هر جایگاهی که هست روزی اش بوده، پس شما باید روزی خودتان را از خدا طلب کنید و در فکر اینکه چه کسی در چه جایگاهی قرار دارد و تو در آن موقعیت نیستی و آن جایگاه را نداری، نباشید. هر چه می خواهید از خدا طلب کنید و بخواهید.

مقاله ی جالبی خواندم که شاید بتوان با بحث بالا آن را مرتبط کرد. این مقاله در مورد بحران سی سالگی بود که ظاهرا همه آدمهای دنیا دچار آن می شوند. اتفاقا نویسنده ی مقاله هم یک روانشناس غربی بود. ظاهرا انسان معاصر در سن سی سالگی در مورد گذشته و فعالیت هایی که تا به حال داشته تامل می کند. در سی سالگی انسان در حقیقت به یک محاسبه کلی از خود و اینکه عمرش را تا کنون چگونه صرف کرده می پردازد. و به این می اندیشد که به چه چیزهایی از اهداف زندگی اش دست پیدا کرده، چه موقعیت هایی را از دست داده، کدام موهبت ها و نعمت هایی که داشته را از دست داده و به کدام اهدافش نرسیده است. علاوه بر این بررسی به بررسی و موشکافی علل آن هم می پردازد.

البته ناگفته نماند که برخی افراد هم هستند که اصلا در هیچ سنی محاسبه برایشان مفهومی ندارد. بعضی ها هم شاید 4-5 سالی زودتر عقلشان به انجام این محاسبات قد دهد در هر صورت اصل مطلب این است که محاسبات سن سی سالگی، غالب افراد را به نوعی دچار سرخوردگی و ناراحتی می کند. بعضی افراد به نظر خودشان واقعا در آن سی سال کم گذاشته اند و الان که محاسبه می کنند از این بابت بسیار ناراحت می شوند و حتی مدتی گوشه عزلت برمی گزینند. اما واقعیت این است همین که انسان پی به کم کاری هایش می برد جای جبران دارد. و اصولا هم اکثر آدمها در محاسبه سی سال اول عمرشان رضایت کامل ندارند چرا که انسان، کامل نیست و همین کامل نبودن باعث انجام اشتباهات می شود.

با تمام این اوصاف در این محاسبات آنچه را که داریم و با تلاش و کوشش به دست آورده ایم باید شکر آن را به جا آورد و آنچه را که احساس می کنیم در این سی سال کم گذاشته ایم باید با توجه به دو مطلب در برخورد با آن منطقی باشیم. اول اینکه ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. و خداوند فرمود از تو حرکت از من برکت. پس با توکل بر خدا باید جلو رفت و برای رسیدن به آنها تلاش نمود. نتیجه را هم همیشه به خدا واگذار کنیم. دوم: با توجه به آن حدیث حضرت امام صادق علیه السلام که در اول مطلب ذکر شد، بدانیم که آنچه را دیگران دارند و ما نداریم، روزیشان بوده و اگر دلمان موقعیتی را می خواهد بدون توجه به داشته های دیگران و اینکه چرا دیگران فلان موقعیت را دارند و من ندارم، هر چه می خواهیم را ازخدا طلب کنیم. تلاش کنیم، دعا کنیم و توکل کنیم.

مطلب آخر هم که کسی به طور واضح به ما نگفت، اما من به تمام کسانی که در شروع دهه سوم عمرشان هستند می گویم این است که برای آنکه در محاسبات سه دهه اول عمرتان رضایت نسبی داشته باشید باید یک الگوی حساب شده برای خود ترسیم کنید که این الگو به طور کلی شامل دو وادی دنیا و آخرتتان باشد. برای آخرت برنامه ی انجام واجبات و ترک محرمات به طور کلی، و در کنار آن هر گونه فعالیت خدا پسندانه را پی گیری کنید و برای دنیا در زمینه ی تحصیل،تلاش برای رسیدن به شغل مورد نظر و تشکیل خانواده تا قبل از اتمام دهه سوم، برنامه ریزی جدی داشته باشید. لازم به ذکر است که تلاش برای زمان بندی ترتیب پی گیری موارد گفته شده بنابر علاقه و یا نیاز افراد است و اولیت بندی آن در افراد مختلف متفاوت است.

پی نوشت:
_با وجود آنکه هنوز در دهه سوم زندگی هستم ولی از بزرگتر ها تقاضا دارم تجربیاتشان را در مورد دهه چهارم، در اختیار ما قرار بدهند.
_گاهی وقتها واقعا دست و دلم به نوشتن نمی رود.
_بعضی کامنت های دریافت شده، بسیار عجیب هستند.!
_فالله خیر حافظا و هو ارحم الرحمین